کد مطلب:315189 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:185
پاسخ بی ادبی
4- خطیب توانا حضرت حجةالاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدرضا خورشیدی - دام ظله - در یكی از سخنرانی های خود می فرمود:
شخصی به حرم ثامن الائمه علیهم السلام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء می رفت و حاجتش را با فحش و ناسزا از ساحت مقدس درخواست می نمود یك روز مریضی سخت و لاعلاج گرفت، با خود اندیشید كه شاید به خاطر آن
[ صفحه 420]
باشد كه توهین و جسارت به محضر مبارك حضرت رضا علیه السلام كرده باشم.
به حرم مطهر رفت و از آقا امام رضا علیه السلام معذرت خواهی كرد و پشیمانی خودش را به ساحت مقدسش ابراز نمود.
از حرم مطهر به منزل برگشت، شب در عالم رؤیا آن حضرت را در خواب دید، در عالم رؤیا نیز از آن حضرت معذرت خواهی كرد.
حضرتش فرمود، تو می آمدی و با فحش و ناسزا حاجتت را می خواستی و می رفتی، من كاری با تو نداشتم، اما آن روزی كه تو مریض شدی عمویم عباس علیه السلام به دیدنم آمده بود. عمویم غیرة الله است، او نتوانست این فحاشی ها را نسبت به برادرزاده اش تحمل نماید، او تو را كوبید. پس برو از او معذرت بخواه!
شخصی به حرم ثامن الائمه علیهم السلام علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء می رفت و حاجتش را با فحش و ناسزا از ساحت مقدس درخواست می نمود یك روز مریضی سخت و لاعلاج گرفت، با خود اندیشید كه شاید به خاطر آن
[ صفحه 420]
باشد كه توهین و جسارت به محضر مبارك حضرت رضا علیه السلام كرده باشم.
به حرم مطهر رفت و از آقا امام رضا علیه السلام معذرت خواهی كرد و پشیمانی خودش را به ساحت مقدسش ابراز نمود.
از حرم مطهر به منزل برگشت، شب در عالم رؤیا آن حضرت را در خواب دید، در عالم رؤیا نیز از آن حضرت معذرت خواهی كرد.
حضرتش فرمود، تو می آمدی و با فحش و ناسزا حاجتت را می خواستی و می رفتی، من كاری با تو نداشتم، اما آن روزی كه تو مریض شدی عمویم عباس علیه السلام به دیدنم آمده بود. عمویم غیرة الله است، او نتوانست این فحاشی ها را نسبت به برادرزاده اش تحمل نماید، او تو را كوبید. پس برو از او معذرت بخواه!